گزارش خطا در معنی کلمه 'entity'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 حسابداری و مالی:: واحد تجاری

واژگان شبکه مترجمین ایران

2 حسابداری و مالی:: نهاد

واژگان شبکه مترجمین ایران

3 کامپیوتر و شبکه:: موجودیت

واژگان شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: وجود

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: هستی

شبکه مترجمین ایران

6 قرارداد و اسناد تجاری:: واحد حقوقی

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. discrete, distinct, independent, separate, single Church and empire were fused in a single entity. | basic | abstract | artificial | physical | living | business, corporate, economic, legal, national, political, social A company is a separate legal entity. VERB + ENTITY form The two companies will combine to form a new entity.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :