گزارش خطا در معنی کلمه 'enumerate'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: یكایك‌ شمردن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: شمردن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: بشماراوردن‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: برشمردن‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: محسوب‌ داشتن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: verb to count off one by one; list: A spokesman began to enumerate their demands.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :