گزارش خطا در معنی کلمه 'allusion'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: تلمیح

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: اغفال‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: گریز

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: اشاره‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: کنیه

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: اشاره

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: كنایه‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. clear, direct | indirect, veiled She was made uncomfortable by his veiled allusion to the previous night. | classical, cultural, literary VERB + ALLUSION make He makes several allusions to these events in his latest book. PREP. ~ to

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :