گزارش خطا در معنی کلمه 'equator'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: خط‌ استوا

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: دایره‌ استوا

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: ناحیه‌ استوایی‌

شبکه مترجمین ایران

4 زمین‌شناسی و معدن:: خط استوا

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun zero latitude: The equator has a warm climate.

Simple Definitions

2 general::   noun VERB + EQUATOR cross PREP. around the ~ Rainforests occur around the equator. | at the ~ The sun heats the sea more at the equator than at the poles. | close to/near the ~ in an area near the equator | on the ~ The lake lies exactly on the equator. PHRASES north/south of the equator The island is just 80 miles north of the equator.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :