گزارش خطا در معنی کلمه 'exemplary'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: ستوده‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: نمونه‌وسرمشق‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: شایان‌ تقلید

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: adj. worthy of mention; commendable: We thought they performed an exemplary job.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :