گزارش خطا در معنی کلمه 'expanse'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: بسط‌ و توسعه‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: وسعت‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: پهنا

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: گسترش‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: فضای‌ زیاد

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. broad, endless, great, huge, large, vast, wide a vast expanse of sand | barren, bleak, empty a bleak expanse of concrete | flat looking out over the flat expanse of blackened fields | open | cold | grey, white the white expanses of the frozen north | shining the desk's shining expanse of polished wood PREP. ~ of

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :