گزارش خطا در معنی کلمه 'amazed'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: حیران‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

2 عمومی:: مات‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

3 عمومی:: مبهوت‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

4 عمومی:: متحیر

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

5 عمومی:: متعجب‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

6 عمومی:: سرگشته‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

english

1 general::   adj. VERBS be, look, seem, sound, stand ADV. absolutely, quite, totally, utterly | mildly | genuinely | always, constantly, continually | still I am still amazed that she won first prize. PREP. at Frances was amazed at her sudden strength. | by I was totally amazed by the brilliance of her paintings. PHRASES never cease to be amazed I never cease to be amazed at the way people hurt one another.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :