گزارش خطا در معنی کلمه 'faraway look'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: Phrase(s): faraway look [and] far-off look Fig. an appearance on one’s face of having one’s mind in another place. • Dave had a faraway look in his eyes, so I elbowed him to get his attention. • Lisa’s face had a far-off look indicating that she was daydreaming.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :