گزارش خطا در معنی کلمه 'farce'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: لودگی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: مسخرگی‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: كار بیهوده‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: نمایش‌ خنده‌ اور

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: تقلید

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. complete, total The whole procedure has become a complete farce. | French, Whitehall (both figurative) It was like a Whitehall farce the way I was sent from department to department and everyone said it was someone else's job to help me. VERB + FARCE become, degenerate into, end in, turn into The debate degenerated into farce when opposing speakers started shouting at each other.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :