گزارش خطا در معنی کلمه 'fathom'
برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن
کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت
'معانی جدید'
معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه
'ارسال'
کلیک کنید
.
فارسی
1
عمومی::
قولاج (واحد عمق پیمایی دریایی) اندازه گرفتن
شبکه مترجمین ایران
شبکه مترجمین ایران
english
1
general::
noun 6 feet (marine depths): The depth there was about three fathoms. verb understand, comprehend: I cannot fathom her response to this.
Simple Definitions