گزارش خطا در معنی کلمه 'fawn'
برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن
کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت
'معانی جدید'
معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه
'ارسال'
کلیک کنید
.
فارسی
شبکه مترجمین ایران
شبکه مترجمین ایران
شبکه مترجمین ایران
4
عمومی::
بچهزاییدن (اهویاگوزن)
شبکه مترجمین ایران
شبکه مترجمین ایران
english
1
general::
fawn on/upon sb If an animal such as a dog fawns on/upon you, it is very friendly towards you and rubs itself against you.
Cambridge-Phrasal Verbs
2
general::
fawn over/on sb disapproving to praise someone too much and give them a lot of attention which is not sincere in order to get a positive reaction • I hate waiters who fawn over you.
Cambridge-Phrasal Verbs