گزارش خطا در معنی کلمه 'fax'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general::   noun ADJ. incoming VERB + FAX send (sb) | get, receive FAX + NOUN machine | number | line | signal Our fax machine differentiates between an incoming fax signal and a voice call. | message | modem, software PREP. by ~ There was still time to receive copies by fax. | ~ from, ~ to

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :