گزارش خطا در معنی کلمه 'feasible'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: شدنی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: امكان‌ پذیر

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: ممكن‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: میسر

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: محتمل‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: عملی

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: عملی‌

شبکه مترجمین ایران

8 زمین‌شناسی و معدن:: قابل‌ اجرا

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be, look, seem | become | consider sth A tunnel was not considered economically feasible. ADV. entirely, perfectly, quite It's perfectly feasible to produce electricity without creating pollution. | barely, hardly, not really, scarcely | administratively, economically, financially, politically, technically

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :