گزارش خطا در معنی کلمه 'ferret'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: كنجكاوی‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: (مج) ادم‌ كنجكاو

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: راسو

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: موش‌ خرما

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: ferret sth out [ M ] to find out a piece of information or find someone or something, after looking in many places or asking many • uestions • [ + question word ]: I know his name but I haven't yet managed to ferret out where he lives.

Cambridge-Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :