گزارش خطا در معنی کلمه 'fervour'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: التهاب‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: گرمی‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: (fervor=) حرارت‌ شدید

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: اشتیاق‌ شدید

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. great | evangelical, moral, religious | nationalist, patriotic, revolutionary VERB + FERVOUR arouse The speech aroused nationalist fervour. PREP. with ~ He took up the cause with evangelical fervour. | ~ for their fervour for the cause

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :