گزارش خطا در معنی کلمه 'fetter'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: بخو

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: مانع‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: در

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: (مج) قید

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: زنجیر

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: مقید كردن‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: پابند

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: verb to shackle feet: We shall fetter the horses at night. verb restrain, hamper: We need to fetter her enthusiasm.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :