گزارش خطا در معنی کلمه 'amnesty'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: گذشت‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: عفو

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: عفو عمومی‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: عفو عمومی‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: عفو عمومی

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: عفو عمومی کردن

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. general, political VERB + AMNESTY give sb, grant, offer The government granted an amnesty to all political prisoners. | announce, declare PREP. under an/the ~ He was released from prison under an amnesty. | ~ for They announced a general amnesty for crimes committed during the war.

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: noun a general pardon granted by the government: The government offered amnesty to all who ask.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :