گزارش خطا در معنی کلمه 'fidget'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: بی‌ قراری‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: بی‌ قرار

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: بخودپیچی‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: بی‌ ارامی‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: لول‌ خوری‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   verb ADV. nervously PREP. with She was fidgeting nervously with her pen.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :