گزارش خطا در معنی کلمه 'filch'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: كش‌ رفتن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: بچابكی‌ دزدیدن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: دزدی‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: دزدیدن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: Phrase(s): filch something (from someone) Sl. to grab or steal something from someone. • The young boy filched a candy bar from the store. • Who filched my wallet from me?

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :