گزارش خطا در معنی کلمه 'fillet'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: گیس‌ بند

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: قیط‌ان‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: (filet=) سربند

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: نوار

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: پیشانی‌ بند

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. anchovy, cod, haddock, salmon, etc. | beef, pork FILLET + NOUN steak PREP. ~ of fillet of beef with a red wine sauceFOOD

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :