گزارش خطا در معنی کلمه 'fisherman'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: صیاد ماهی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: كرجی‌ ماهیگیری‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: ماهی‌ گیر

شبکه مترجمین ایران

4 ورزش و تربیت بدنی:: ماهیگیر, ماهیگیر بطور اعم یعنی مرد یا زنی که به ماهیگیری می پردازد خواه بصورت ورزشی ویا حرفه‌ای.

کتاب اصول و فنون ماهیگیری ورزشی تالیف عبدالعلی یزدانی

english

1 general:: noun fish catcher: The fisherman was very successful.

Simple Definitions

2 general::   noun ADJ. keen | expert, skilled | local Local fishermen are protesting about the latest government regulations. | commercial | deep-sea | fly- A keen fly-fisherman caught a record-sized salmon. FISHERMAN + VERB catch sthJOB

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :