گزارش خطا در معنی کلمه 'amusing'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: تفریح‌ دهنده‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

2 عمومی:: سرگرم‌ كننده‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

english

1 general::   adj. VERBS be, sound | find sth ADV. extremely, highly, most, really, very | mildly, quite, rather, vaguely | not remotely There is nothing even remotely amusing about the situation.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :