گزارش خطا در معنی کلمه 'flake'
برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن
کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت
'معانی جدید'
معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه
'ارسال'
کلیک کنید
.
فارسی
شبکه مترجمین ایران
شبکه مترجمین ایران
شبکه مترجمین ایران
شبکه مترجمین ایران
5
عمومی::
تكه كوچك (برف وغیره)
شبکه مترجمین ایران
english
1
general::
flake out informal to suddenly go to sleep or feel weak because you are extremely tired • I got home and flaked out on the sofa.
Cambridge-Phrasal Verbs
2
general::
noun chip: A flake of paint fell on the floor.
Simple Definitions