گزارش خطا در معنی کلمه 'flashback'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: وقفه‌ زمانی‌ (در پیشرفت‌ ادب‌ وهنر)

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: بازگوی‌ داستان‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: فلش‌بک

واژگان شبکه مترجمین ایران

4 علوم اجتماعی و جامعه شناسی:: بازگشت به گذشته

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. sudden VERB + FLASHBACK get, have PREP. in (a) ~ The story is told in flashback. | ~ to I had a sudden flashback to the time immediately after the war.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :