گزارش خطا در معنی کلمه 'flat on one's back'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: 1. Sick in bed. For example, The flu has put her flat on her back. 2. Helpless, without recourse, defeated, as in I wish I could help but the recession has put me flat on my back.

American Heritage Idioms

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
لطفا صبر کنید
کد امنیتی بالا را وارد کنید :