گزارش خطا در معنی کلمه 'flaunt'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: خودنمایی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: خرامیدن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: جولان‌ دادن‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: به‌ رخ‌ كشیدن‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: بالیدن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   verb ADV. deliberately, openly openly flaunting their wealth PREP. in front of She flaunted her success in front of the others.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :