گزارش خطا در معنی کلمه 'flunk'
برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن
کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت
'معانی جدید'
معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه
'ارسال'
کلیک کنید
.
فارسی
1
عمومی::
(زع- امر) شكست خوردن (در امتحانات)
شبکه مترجمین ایران
شبکه مترجمین ایران
شبکه مترجمین ایران
english
1
general::
flunk out US informal to have to leave school or college because your work is not good enough • Dan won't be in college next year - he flunked out.
Cambridge-Phrasal Verbs