گزارش خطا در معنی کلمه 'flurry'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: بادناگهانی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: تپش‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: اشفتن‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: سراسیمگی‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: سراسیمه‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun small amount of rain/snow ADJ. snow PHRASES a flurry of rain/snow short sudden burst of sth ADJ. brief, sudden There was a sudden flurry of interest in the book. PREP. ~ of PHRASES a flurry of activity/excitement

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :