گزارش خطا در معنی کلمه 'aboard'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: روی‌ یا داخل‌ (كشتی‌ یا هواپیما)

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: روی‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: از روی‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: توی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: adv. on or onto a train, ship or plane: The Captain of the ship went aboard. prep. on or in: He was aboard the ship.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :