گزارش خطا در معنی کلمه 'fob'
برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن
کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت
'معانی جدید'
معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه
'ارسال'
کلیک کنید
.
فارسی
شبکه مترجمین ایران
شبکه مترجمین ایران
3
عمومی::
جیب جلیقه مخصوص ساعت
شبکه مترجمین ایران
شبکه مترجمین ایران
english
1
general::
fob sb off [ M ] ( also fob sth off on sb ) UK to persuade someone to accept something that is of a low quality or different to what he or she really wanted • Well, he wants the report ready by tomorrow but I can always fob him off with some excuse.
Cambridge-Phrasal Verbs