گزارش خطا در معنی کلمه 'foist'
برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن
کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت
'معانی جدید'
معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه
'ارسال'
کلیک کنید
.
فارسی
شبکه مترجمین ایران
2
عمومی::
جیب بری كردن
شبکه مترجمین ایران
3
عمومی::
چیزی را بجای دیگری جا زدن
شبکه مترجمین ایران
english
1
general::
foist sth on/upon sb to force someone to have or experience something they do not want • I try not to foist my values on the children but it's hard.
Cambridge-Phrasal Verbs