گزارش خطا در معنی کلمه 'following'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: شرح‌ ذیل‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: تعقیب‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: پیروی‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: زیرین‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: ذیل‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: در پی

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: adj. next: The following message is for you. noun admirers: He had a large following.

Simple Definitions

2 general::   noun ADJ. big, considerable, great, large, mass, strong | limited, small | local | dedicated, devoted, faithful, fanatical, loyal | enthusiastic | personal | cult They enjoy a cult following in the UK. VERB + FOLLOWING command, enjoy, have | acquire, attract, build up, create, gain, gather PREP. ~ among Top of the range Scotches attract a fanatical following among whisky buffs.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :