گزارش خطا در معنی کلمه 'footwork'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: رفت‌ وامد

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: پادوی‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: كارپایی‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: استفاده‌ از پا

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. deft, fancy, fine, good, neat, nimble VERB + FOOTWORK show She showed some nimble footwork and looked a promising player.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :