گزارش خطا در معنی کلمه 'for'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: بجهت‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: بجای‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: برای

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: برای‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: از ط‌رف‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: درمدت‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: بواسط‌ه‌

شبکه مترجمین ایران

8 عمومی:: به‌ بهای‌

شبکه مترجمین ایران

9 عمومی:: به دلیل

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: In addition to the idioms beginning with FOR, Also see ALL FOR; AS FOR; BUT FOR; DO FOR; DONE FOR; EXCEPT FOR; GO FOR; GOING FOR; GOOD FOR; IN FOR; OUT FOR; UNCALLED FOR; WHAT FOR.

American Heritage Idioms

2 general:: prep. aim of: He trained for the military. prep. destination of: We headed off for town. prep. desire: He had an eye for pretty girls. prep. amount: We got a bill for five dollars. prep. result of: We were crying for joy. prep. in favor of: We are not for war. prep. on behalf of: He spoke for all the men. conj. because: He's guilty, for I saw him take it.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :