گزارش خطا در معنی کلمه 'for instance'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: برای نمونه

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: مثلا

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

3 عمومی:: برای مثال

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: Phrase(s): for instance for example. • I’ve lived in many cities, for instance, Boston, Chicago, and Detroit. • Jane is very generous. For instance, she volunteers at the hospital and gives money to charities.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :