گزارش خطا در معنی کلمه 'foresight'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: دور اندیشی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: دور اندیشی

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: مال‌ اندیشی‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: پیش‌ بینی‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: بصیرت‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. considerable, great VERB + FORESIGHT have He had had the foresight to bring in the washing before the rain started. | show The plans showed great foresight. | lack PHRASES a lack of foresight

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :