گزارش خطا در معنی کلمه 'forge'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 اقتصاد:: تحکیم

واژگان شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: جعل کردن

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: تهیه‌ جنس‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: كوره‌ اهنگری‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: دمگاه‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: جعل‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: كوره‌ قالگری‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: forge ahead to suddenly make a lot of progress with something • The organizers are forging ahead with a programme of public events.

Cambridge-Phrasal Verbs

2 general:: verb fashion: We shall forge a new country. verb move: We will forge ahead with our plan. verb counterfeit: He forged the boss's name.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :