گزارش خطا در معنی کلمه 'founder'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: فرو ریختن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: از پا افتادن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: لنگ‌ شدن‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: غرق‌ كردن‌ (كشتی‌)

شبکه مترجمین ایران

5 :: بنیانگذار

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. original | joint a wife and husband who are joint founders of the company | company FOUNDER + NOUN member a founder member of the band

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :