گزارش خطا در معنی کلمه 'fowl'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 کشاورزی:: پرندگان خانگی پرورش داده شده برای غذا یا سایر موارد مشابه؛ همچنین به یک مرغ در انتهای زندگی تولیدی خود (مرغ سوخاری) اشاره دارد

اصطلاحات پیشنهادی دکتر حسن مهربانی یگانه

2 عمومی:: پرنده‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: ماكیان‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: مرغ‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: طیور

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: پرنده‌ را شكار كردن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun edible bird: We ate fowl for dinner.

Simple Definitions

2 general:: see NEITHER FISH NOR FOWL.

American Heritage Idioms

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :