گزارش خطا در معنی کلمه 'fragrant'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: معط‌ر

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: خوشبو

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be, smell | become ADV. extremely, very, wonderfully a garden full of wonderfully fragrant flowers | mildly, slightly, subtly PREP. with The air was fragrant with lavender.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :