گزارش خطا در معنی کلمه 'fraternal'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: دوستانه‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: ائتلافی‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: برادر وار

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: برادرانه‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: اتحادی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: adj. from two separately fertilized ova: They were fraternal twins.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :