گزارش خطا در معنی کلمه 'ancient'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: قدیم

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: دیرنه

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: باستانی‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: عتیقه

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: كهن‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: دیرین

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: دیرینه‌

شبکه مترجمین ایران

8 عمومی:: كهنه‌

شبکه مترجمین ایران

9 عمومی:: پیر

شبکه مترجمین ایران

10 عمومی:: باستانی

شبکه مترجمین ایران

11 عمومی:: عتیق

شبکه مترجمین ایران

12 عمومی:: کهن

شبکه مترجمین ایران

13 عمومی:: قدیمی

شبکه مترجمین ایران

14 عمومی:: دیرینه

شبکه مترجمین ایران

15 عمومی:: قدیمی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be, look ADV. extremely, incredibly, very | quite | positively The man looked positively ancient.

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: adj. early: Ancient man had no fire to cook food.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :