گزارش خطا در معنی کلمه 'furnish'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 مهندسی شیمی:: خرده چوب

واژگان شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: مبله‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: مجهز كردن‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: دارای‌ اثاثه‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: مواد لیفی

واژگان شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: مزین‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: verb provide: We will furnish all you need.

Simple Definitions

2 general:: furnish sb with sth formal to provide someone with something • Furnished with a compass and sandwiches, they set off for a day's hiking.

Cambridge-Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :