گزارش خطا در معنی کلمه 'galaxy'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: (نج) كهكشان‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: جاده‌شیری‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun an assembly of glamorous or distinguished persons: We saw a galaxy of theatrical performers.

Simple Definitions

2 general::   noun ADJ. distant | nearby, nearest, neighbouring PREP. in a/the ~ scientists observing phenomena in nearby galaxies

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :