گزارش خطا در معنی کلمه 'garrison'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: پادگان‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: مستقر كردن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: پادگان

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: ساخلو

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: مقیم‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun a military post: The entire garrison attended the parade.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :