گزارش خطا در معنی کلمه 'abound in'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: فراوان‌ داشتن‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

english

1 general:: Phrase(s): abound in something to be rich and abundant in something; to have plenty of something. (A bit formal.) • The entire area abounds in game and fish.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :