گزارش خطا در معنی کلمه 'glacier'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: یخچال‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: یخ‌ رود

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: توده‌ یخ‌ غلتان‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: رودخانه‌ یخ‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: برف‌ رود

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun mass of slowly flowing ice: Alaska is well known for its glaciers.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :