گزارش خطا در معنی کلمه 'glide'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: سر خوردن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: نرم‌ رفتن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: خرامش‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: سریدن‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: سبك‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: اسان‌ رفتن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: verb floated: The plane glided to a safe landing.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :