گزارش خطا در معنی کلمه 'God willing'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: انشاالله‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

2 عمومی:: اگرخدابخواهد

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

english

1 general:: Phrase(s): God willing. If God wants it to happen. (An expression indicating that there is a high certainty that something will happen, so high that only God could prevent it.) • John: Please try to be on time. Alice: I’ll be there on time, God willing. • Bob: Will I see you after your vacation? Mary: Of course, God willing.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :