گزارش خطا در معنی کلمه 'good looking'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: زیبا

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

2 عمومی:: شكیل‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

3 عمومی:: خوشگل‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

4 عمومی:: خوش‌ منظ‌ر

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

english

1 general::   adj. VERBS be ADV. extraordinarily, extremely, really, strikingly, terribly, very | not exactly, not particularly She was not exactly good-looking, but definitely attractive. | quite, rather, reasonably He was tall and quite good-looking.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :